معرفی زنجیره ارزش پورتر (Porter) پارادایمی که در علوم اقتصادی ارائه شد، تاکید میکرد مدیریت فرایند محور به نتایج بهتری نسبت به رویکرد قدیمی تمرکز بر وظایف میانجامد. وقتی زنجیرههای تامین را تحلیل میکنیم، میبینیم که مدلسازی فرایندها، سنگ بنای مهم و ابتدایی است. حال این سوال پیش میآید که کدام فرایندها برای خانه مدیریت زنجیره تامین، مهم هستند و چگونه این فرایندها را باید مدلسازی کرد؟
زنجیره تامین، شبکهای از سازمانهاست که در بالاترین و پایینترین مراتب از طریق فرایندها و فعالیتهای خود به شکل محصولات و خدمات برای مشتری نهایی، ارزش ایجاد میکند. در معنایی وسیعتر «زنجیره تامین» شامل دو یا چند سازمان میشود که از نظر قانونی مجزا هستند و از طریق مواد، اطلاعات یا جریانهای مالی با یکدیگر ارتباط دارند و هدف عمده تمام تلاشهای این زنجیره، افزایش رقابتپذیری است.
با توجه به این هدف، مدیریت زنجیره را میتوان تامین عمل ادغام واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگی مواد، اطلاعات و جریانهای مالی برای برآورده کردن تقاضای مشتری نهایی دانست که هدف بهبود رقابتپذیری زنجیره تامین را به عنوان یک کل، در دستور کار دارد.
اجزای سازنده مدیریت زنجیره تامین
خانه مدیریت فرایند زنجیره تامین (شکل 1) نشاندهنده وجوه مختلف مدیریت این زنجیره است. سقف نشانگر هدف نهایی مدیریت زنجیره تامین یا همان رقابتپذیری است.
سقف بر دو ستون به عنوان ۲ جزء اصلی مدیریت زنجیره تامین، بنا شده است. این دو ستون، ادغام شبکهای از سازمانها و هماهنگی جریانهای اطلاعات، مواد و مالی است. همچنین این شکل نشان میدهد که حوزههای مختلفی بنیانهای« مدیریت زنجیره تامین» را تشکیل میدهند.
ستون اول: تشکیل یک زنجیره تامین، احتیاج به انتخاب شرکای مناسب برای یک بازه زمانی میانمدت دارد. از طرف دیگر، تبدیل شدن به یک سازمان شبکهای اثربخش و موفق که متشکل از سازمانهای مجزا از نظر قانونی است احتیاج به همکاری بین سازمانی دارد.
باید توجه داشت در یک زنجیره تامین بین سازمانی، مفاهیم جدید رهبری برای همسو کردن استراتژیهای اعضاء، اهمیت زیادی دارد.
ستون دوم: هماهنگی جریانها در طول زنجیره تامین میتواند با استفاده بهینه از آخرین پیشرفتها در فناوری اطلاعات و ارتباطات اجرایی شود. اینگونه که فرایندهایی که پیشتر بصورت دستی انجام میشدند به صورت خودکار اجرا میشوند.
از همه مهمتر فعالیتهای متصلکننده دو عضو زنجیره را میتوان به دقت بررسی کرد و همزمان فعالیتهای مشابه و موازی را به یک فعالیت واحد کاهش داد؛ بنابراین رویکرد فرایندی معمولا شامل یک بازطراحی و استانداردسازی فرایند جدید میشود.
اجرای سفارشات مشتریان، موجود بودن مواد، پرسنل، ماشین آلات و ابزارها باید مورد برنامهریزی قرار بگیرند. هماهنگی برنامهها در مکانهای مختلف و سازمانهای مجزا چالش جدیدی را ایجاد میکند که میبایست توسط سیستمهای برنامهریزی پیشرفته با آن روبرو شد.
رویکرد فرایندی
معرفی زنجیره ارزش پورتر (Porter) پارادایمی که در علوم اقتصادی ارائه شد، تاکید میکرد مدیریت فرایند محور به نتایج بهتری نسبت به رویکرد قدیمی تمرکز بر وظایف میانجامد. وقتی زنجیرههای تامین را تحلیل میکنیم، میبینیم که مدلسازی فرایندها، سنگ بنای مهم و ابتدایی است. حال این سوال پیش میآید که کدام فرایندها برای زنجیره تامین، مهم هستند و چگونه این فرایندها را باید مدلسازی کرد؟
زنجیرههای تامین شامل 8 فرایند مرکزی هستند:
- مدیریت ارتباط با مشتریان
- مدیریت خدمات مشتریان
- مدیریت تقاضا
- انجام سفارشات
- مدیریت جریان تولید
- مدیریت ارتباط با تامین کنندگان
- توسعه محصول و تجاری سازی
- مدیریت بازگشت محصول
یکی از پرکاربردترین مدلهای مرجع که برای مدلسازی زنجیرههای تامین استفاده میشود، مدل SCOR است.
مدل SCOR که مخفف Supply Chain Operations Reference است ابزاری برای ارائه، آنالیز و پیکربندی زنجیرههای تامین است. در این مدل مرجع، فراهم کردن واژگان استاندارد برای زنجیرههای تامین دنبال میشوند. این استانداردسازی، امکان بهینهکاوی فرایندها و استخراج بهترین روشها را برای فرایندهای خاص، فراهم میکند.
طبق این مدل مرجع در بالاترین سطوح، فرایندها به شش نوع تقسیم میشوند:
برنامهریزی: برنامهریزی فرایندیهایی که برای بالانس ظرفیت منابع با نیازهای تقاضایی و اطلاعرسانی برنامهها در طول زنجیره تامین را انجام میدهند را شامل میشود. در فرآیند برنامهریزی همچنین اندازهگیری عملکرد زنجیره تامین، مدیریت موجودیها، داراییها و حمل و نقل نیز وجود دارد.
منبع یابی: منبع یابی؛ شناسایی و انتخاب تامین کنندگان، اندازهگیری عملکرد تامینکننده و فرایندهای صدور مجوز پرداختها را شامل میشود. این فرآیند همچنین مدیریت شبکه تامینکنندگان و قراردادها به علاوه موجودی محصولات تحویلی را نیز در برمیگیرد.
ساخت: در حوزه ساخت، فرایندهای تغییر شکل مواد، محصولات میانی و محصولات نهایی به حالت بعدی آنها که برای پاسخ به نیاز فعلی و برنامه ریزی شده، پرداخته میشود.
ساخت، شامل فرایندهای برنامهریزی فعالیتهای تولید و تست، بستهبندی و همچنین تحویل محصولات برای ارسال است و محصولات در حال ساخت، تجهیزات و ابزارآلات را نیز شامل میشود.
تحویل: فرایندهایی مانند دریافت سفارش، رزرو موجودیها، قیمتگذاری، ترکیب سفارشات، ساخت بار و ایجاد مدارک حمل و نقل و فاکتور را در بر میگیرد. تحویل شامل تمام قدمهای مورد نیاز برای مدیریت سفارش، مدیریت انبار و تحویل و نصب محصولات در محل مشتری نیز میشود. این فرایندها موجودی محصولات تکمیل شده، سطح خدمت و نیازهای صادرات یا واردات را نیز مدیریت میکنند.
بازگشت: شامل فرایندهای بازگشت محصولات معیوب یا مازاد است. بازگشت، محدوده مدل SCOR را به خدمات پس از تحویل، گسترش میدهد. این فرایندها شامل تایید بازگشتها، زمانبندی بازگشتها، دریافت و دفع محصولات بازگشت خورده به علاوه جایگزینی یا ارائه اعتبار برای محصولات بازگشتی میشوند. در این فرآیند همچنین موجودیهای بازگشتی و همچنین انطباق با سیاستهای بازگشت نیز مدیریت میشوند.
توانمندساز: فرایندهای توانمندساز، برنامهریزی و اجرای تمامی فرایندهای پیشتر بیان شده را پشتیبانی میکنند. فرایندهای توانمندساز به حفظ و رصد اطلاعات، منابع، انطباق و قراردادهای عملیات «زنجیره تامین» مرتبط هستند؛ به همین دلیل فرایندهای توانمندساز با حوزههای دیگر از فرایندهای منابع انسانی گرفته تا مالی، فروش، پشتیبانی و …تعامل دارد.