استراتژیهای مدیریت فرآیند کسبوکار میتواند برای نیروی کار مخل باشد. درحالی که BPM اغلب به درآمد قابل توجه و فرصتهای بهرهوری منجر میشود. همچنین میتواند کارکنان را ناراضی کند زیرا از آنها میخواهد فرآیندهای خود را تنظیم کنند و کار را بهطور مؤثرتری انجام دهند. ایجاد انگیزه در کارکنان سازمان یکی از مؤلفههای BPM است و به بهبود سازمان و افزایش بهرهوری کمک میکند و سازمان را چابکتر میکند.
ایجاد انگیزه در کارکنان برای نوآوری در فرآیند
فشار صحیح میتواند نقشی حیاتی در کمک به کارکنان برای سازگاری با تغییرات روند و انجام بهتر کار خود داشته باشد. کارمندانی که بیش از حد ایمن هستند، درنهایت راحتطلب و بیاثر میشوند. این نوع کارمندان اغلب برای مقابله با تغییرات فرآیند تلاش میکنند و میتوانند از ابتکارات مثبت در داخل یک سازمان جلوگیری کنند. به حداکثر رساندن ارزش BPM بستگی به این دارد که کارمندان از روشهای جدید استفاده کنند و از فرصت برای بهبود عملیات استفاده کنند.
داشتن فرهنگ باز در داخل شرکت از مهمترین قسمتهای انگیزه کارکنان است. گفتن این که کارکنان از طریق بررسی منظم و بازخورد معنیدار چگونه کار میکنند، میتواند به افراد بینش لازم را بدهد که برای انجام چه کارهایی باید بهتر کار کنند و همچنین چگونه میتوانند برای سازمان ارزش بیشتری کسب کنند. این دانش میتواند بنیادی فراهم کند که به کارکنان برای بهتر شدن انگیزه دهد زیرا دانش میتواند تأثیر قدرتبخشی داشته باشد.
سازمانها در صورت همراه شدن با سرمایهگذاریهای نرمافزاری BPM که به کارکنان ابزارهایی برای بهبود فرآیند میدهد، شرکتها میتوانند به بهرهوری قابل توجهی دست پیدا کنند. ایجاد انگیزه برای بهبود کارکنان به ویژه در دوره تحول اساسی، هنگامی که سازمانها تغییرات فرآیندی را ایجاد میکنند، بسیار مهم است.
این روند غالباً یک دوره حیاتی است که میتواند کارکنان را به چالش بکشد که در این پروسه یا تغییرات استراتژیک موردنیاز برای همگام شدن با مسیری را که شرکت در آن طی میکند انجام دهند یا آنقدر از تغییرات عقب بمانند که با اهداف سازمان همراستا نشوند. توانمندسازی کارکنان از طریق گشودگی و ارزیابی منظم میتواند مقابله با اختلالات ناشی از هزینههای BPM را آسان کند.
BPM چگونه میتواند به انگیزه کارکنان در سازمان کمک کند؟
تقریباً به هر دلیلی استفاده از نرمافزار BPM میتواند منجر به افزایش درآمد شود. یک برنامه کوتاهمدت طراحی شده برای اصلاح فرآیندها میتواند منجر به افزایش بهرهوری شود. نرمافزار BPM همچنین میتواند به سازمانها اجازه دهد از اهداف فرآیند طولانی مدت برای حفظ نوآوری در طول زمان پشتیبانی کنند.
BPM همچنین میتواند به شرکتها کمک کند تا به تغییرات تکنولوژیکی پاسخ دهند. در هر صورت BPM میتواند تأثیر گستردهای بر مشاغل داشته باشد. اما ایجاد این ارزش تا حد زیادی به توانایی کمک به کارکنان برای مقابله با تغییر بستگی دارد. استراتژیهای مؤثر انگیزه کارکنان میتوانند تا حد زیادی به تحقق آن کمک کنند.
یک فرهنگ سازمانی باز که برای اجرای فرآیند مدیریت مورد نیاز است، به “امنیت کامل” که هیچکس اخراج نخواهد شد، احتیاج ندارد بلکه نیاز به ارتباط آزاد، ارزیابی عادلانه و تضمین فرصتهایی دارد که با اهداف سازمان، توانایی تعهد و نتایج به دست آمده مطابقت دارد. این امر مستلزم بیان نکات منفی است بهطوری که سازمانها تا آن جا که ممکن است وقت داشته باشد تا از اثرات آنها جلوگیری کرده و آنها را به حداقل برساند.
درک اهمیت انگیزه کارکنان
در همین حال کارکنان به انگیزه قوی نیاز دارند که میتواند از چنین توانمندی و مسئولیتی برای نتیجهگیری استفاده کنند. بخشی از انگیزه باید با ارزیابی عینی منصفانه، از جمله ارزیابی عملکرد موافقت کند. اگر کسی فعالیتهایی انجام دهد که هیچ ارزشی ندارد، این فرد باید انگیزه تغییر را داشته باشد تا تغییر را آغاز کند. این انگیزه از طریق ایمنی حاصل نخواهد شد زیرا چنین فردی در حال حاضر در امان است و برای جلوگیری از اشتباه کاری انجام نمیدهد.
این کارکنان همیشه مطابق رویهها و قوانین عمل میکنند و قبول میکنند که آنها نقش مفیدی ندارند، زیرا آنها میتوانند از موارد بحثبرانگیز، خلاق و نوآور جلوگیری کنند. آنها ایدههای خود را برای کسی آشکار نمیکنند و با خیال راحت بدون ایجاد ارزش کار میکنند. با این حال، آیا شرکت فرآیندمحور واقعاً به چنین کارکنانی نیاز دارد؟ آیا میخواهیم به دلیل بیعملی پاداش کارمندان را پاداش دهیم؟ برای این که همیشه در توافق با سرپرستان خود سر تکان میدهند؟ این کارمندان درواقع منفعل، متوسط اما وفادار هستند.
شرکت فرآیندمحور چه شرکتی است؟
شرکت فرآیندمحور، به ویژه در دوره تحول خود، برای پیگیری اهداف خود به انگیزهای قوی نیاز دارد. بخشی از این انگیزه باید ارزیابی عینی و صادقانه کار باشد. پیامد این ارزیابی باید اخراج کارکنانی باشد که معیارها را ندارند. اگر این اتفاق نیفتد پس اصلاً چرا دیگران تلاش میکنند؟
به این ترتیب هنگام کار در یک تیم بسیار قوی، ضعیفترین اعضا باید تلاش مداوم خود را انجام دهند تا از رقبایی که از خارج میآیند، بهتر ارزیابی شوند. شرکتهای فرآیندمحور به کارکنانی نیاز دارند که چنین وضعیتی را نه به عنوان تهدید بلکه به عنوان یک فرصت درک کنند و آن انگیزه است. شرکتهای فرآیندمحور به چنین کارکنانی نیاز دارند: فعال، قادر به استفاده از فرصتها، انجام دادن کارهایی که چیزی برای به دست آوردن و یا شاید برای از دست دادن دارند.